شعر آزاد «مینا لگزیان»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر آزاد «مینا لگزیان»

 

برگرد به تمام جنگ هایی

که نرفته ایم

به خطرهایی

که درپیش روست

به عاشقانه هایی که در انتظار.

ایستاده ای

و سرو ادامه ی توست

در حاشیه ی خیابان.

دستم را بگیر

تا بگریزیم از شورش.

کوچه هایی که به آن گریختیم

کاش، یکی شان بن بست بود

عکسم را

در جیب چپت گذاشتی

و ندانستی قلب مرکز شلیک گلوله هاست

ما سربازهای اجباری ایم

برگرد

تا سرباز زنیم از اجبارها

برگرد مگر نه اینکه

در جنگ

زن همیشه اسیر است

برگرد !هیچ سربازی

اسیر را رها نمی کند.

برگرد جنگ های زیادی

در پیش روست

و هرچه مجروح شویم

این سنگر

از غم خالی نمی شود.

ما قرار میهن پرستی گذاشتیم

ما قرار دفاع.

وطن ،آغوش توست

و چه زود اشغال می شود

در بی دفاعی من.

برگرد

به تمام شهرهایی که فتح نکردیم

به تابوت هایی که نخوابیدیم

به تیرباران هایی

که نشدیم

وطنم باش

که در سخت ترین روزها

رهایت نخواهم کرد

من و تو

دو هموطن دورافتاده ایم

پشت دیوار برلین

من و تو

دو عاشق،بین دو کره.

شورش ما را از هم جدا کرد

من و تو

اخرین توپ جنگ جهانی

من و تو

اخرین بازمانده ی نسل کشی

من و تو

دو گلوله از یک اسلحه بودیم

که هر کدام به طرفی شلیک شد. ..