دو شعر از «نگار غلامعلی پور»

چاپ تاریخ انتشار:

دو شعر از «نگار غلامعلی پور»

 

فریاد زدم:« من کالا نیستم »
و بی‌مهریه پای سفره‌ی عقد نشستم
افسوس
مثل کالایی
کنارم گذاشتند.


 

جلیقه های نجات
کسی را نجات نداده‌اند
ولی خوب فروش می‌روند
کارگرها برای درآوردن از تن جسدها
پول خوبی می‌گیرند
بازیافتی‌های حافظ طبیعت نیز
خوب می‌خرند
کیلویی سه دلار!
تازه، بهتر از آن‌ها را می‌سازند
جلیقه‌های شب‌نما
با کپسول اکسیژن!
گران است و تضمینی!
خریدارش بیشتر!
کارگرها برای درآوردن از تن جسدها
پول بیشتری می‌گیرند
بازیافتی‌ها گران‌تر می‌خرند
تازه، بهتر از آن‌ها را می‌سازند!