شعر آزاد «هامی فرهمند»

چاپ تاریخ انتشار:

 

برابری
..............................
بگذار لمس کنند لبخند تو را

زخمه زنان زار روز

که انگشت بیدریغ شان را

از بند تار سوگنواز ، رهایی نیست

بگذار بخندند

شاید روزی مرگ

از خشم بی صدای تو دور شود

و رهگذری که از زندگی زیاد می داند

در گوش کودکان شهر

از برابری قصه بگوید