شعر آزاد «مرضیه فروزنده»

چاپ تاریخ انتشار:

 

هنوز

کسی

به بن بست ها

فکر می‌کند

به دیوارهایی که

سایه‌ی شب

تارشان می زند

زمین

زیر پایم قدم بر می‌دارد

گم می‌شود

صدای بی نقطه‌ی کودکی

در نجوای باد

به انتهای آزاد کوچه‌ها

فکر می‌کنم

همهمه ای را

سکوت تو

می‌شکند

لبخندت

فریادی می‌شود

از دل چاه

لالایی سجده‌هایت

محراب را سرخ می‌کند

شاید

خواب کاسه‌های شیر

سپیدم کند