اشعاری به مناسبت«شب چله و کریسمس» از خالد بایزیدی

چاپ تاریخ انتشار:

 

طرح های از:خالدبایزیدی(دلیر) برای شب یلدا

1-

دهان هیچ کس را

دوست ندارم

که خونی باشد

مگردرشب یلدایی

اناری را

شکافته باشد

2-

شب یلدا را

ازاین روست

دوست میدارم

که خرامان خرامان می آید

ومادانههای دلمان را

دانه دانه میشکافیم

3-

انار را!

در یلدا قاب گرفتم

سهراب درگوشم خواند:

کاش دل ما نیز...

چون دانههای انار

پیدا بود

4-

تودرشب یلدا

به من

ستاره هدیه کردی

ومن

ازآسمان پرستاره

فوج فوج

کبوتران را

5-

ازشب یلداپرسیدم:

ازچه اندوهگینی؟

گفت:

ستارگانی می بینم:

که زندانی درازنایی شب مناند

6-

اگربدانم:

که برمیگردی

تمام یلداها را

تا بانگ خروس

به انتظارت می نشینم

7-

بوسههایت!

طعم انارشبهای یلدا رامی دهد

به شب یلدا

نزدیک شدهایم؟!

8-

شب یلدایعنی:

زلف سپید

مادربزرگ

برشانههای همیشه

سپید زمستان

9-

دانههای انار

برلبهای یار

به شکوفه نشست

وبوسهای

برگونههای گلفاماش

به سرخی گرائید

10-

من بوسهای را

ازلبان سرخ‌‌ات دزدیدم

و تو!

یلداهایم را

از نگاهم

11-

درشب یلدا

میخواهم!

درسپیدی نگاهت

تا بانگ خروس بنشینم

----------------------------------------------------------

چندشعراز:خالدبایزیدی(دلیر) بمناسبت حلول سال نومیلادی

«بابا نوئل»

بابانوئل...!

برهردرخت کاجی

کادوئی گذاشت

به درختهای کاج

عراق...

افغانستان...

فلسطین...

آفریقا...

سوریه...که رسید

هیچ کودکی را ندید

اشکی به سرخی خون مسیح

دردیدگانش دمید

قطره قطره به زیردرختهای کاج ریخت

بابانوئل...!

باغماش

سال نومیلادی را

به همه کودکان جهان

تبریک گفت؟!؟!

..........................................................

«کاش»

کاش می شد

هرسال

چروک های صورت را هم

مثل لباس

اطو کرد

وبا صورت ولباس

اطوکشیده

به استقبال سال نورفت؟!

..................................................

«پرسش»

آیا می دانستید:

که چرالاک پشت ها

آرام و بیهیچ شتابی

راه میروند؟

زیرا آنها

به همه روزها رسیدهاند

وآدمی ...

دوان وشتابان

راه می رود

چراکه هنوز

به هیچ یک ازروزها

نرسیده است؟!