میخواست درد را
روی دیوار غار بکشد
آنقدر قلمش را بر زمین کوبید
کوبید
کوبید
که آتش اختراع شد
میخواستم عاشقت باشم
شاعر شدم
میخواست درد را
روی دیوار غار بکشد
آنقدر قلمش را بر زمین کوبید
کوبید
کوبید
که آتش اختراع شد
میخواستم عاشقت باشم
شاعر شدم