شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

 

پیر خواهم شد...


زمان را متوقف کن


میان بازوانت


هرجای دنیا که شد!


***

چهار فصل شیشه‌ای گشتند


تا کوله‌بار بر زمین گذاشتند


تراشیدند تراشیدند


پیکره‌ای ساختند،


آن‌طور که می‌خواستند


صدای خنده از دور


لب‌های نیمه‌باز


ناله‌های بی‌صدا


فریاد نمی‌زنی؟


نه امیدی

 

نه آینده‌ای

 

نه مانده زنی


درون لیوانی پر از آب و قرص

 

فکرش را حل کردند

 

در جسم سنگی‌اش حلول کرد...