شعر آزاد «آسیه حیدری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر آزاد «آسیه حیدری»

چند شعر از مجموعه‌ی "عاشقانه‌هایی برای یک تروریست" در دست چاپ
........................
جلیقه‌ی ضد گلوله‌ام را برمی دارم
"لحظه‌ی دیدار نزدیک است"
باز من دیوانه‌ام مستم
باز می‌لرزد دلم
دستی دارد این جنگ را هدایت می‌کند
این جنگ اما
فقط یک کشته دارد.

....................................................
واژه‌ها به آغازشان سفر کرده‌اند
با کلاهخود و زره
جنگ‌های پهلوانی
گلادیاتورهای زخمی
ورزوهای عصبانی
اسب‌های سرکش
و مخاطبم ترسید
و مخاطبم تازه شد

پای تو که به شعرهایم باز شد

مثل دردی که در دل من است
مثل سفره‌ای که هنوز باز
مثل فیلمنامه‌ای که آخرش...
آه ه ه ه
مثل دست‌خط ترسیده‌ی من
بر ورق‌هایی
که سرخ
که سیاه
سرخ و سیاه""
حرف‌هایم به هم می‌چسبند
و تو از حرف‌هایم
و من از حرف‌هایم
و هیچ‌کس از هیچ‌کس
سر در نمی‌آوریم
لبریز از لوله ی خودکارم
تروریستی ترسیده دارد شعرهایم را می‌خواند
می‌خواند؟

.................................................
انگار هزار سال است که نشانه  رفته‌ای
بچکان!
معاشقه‌ی ماشه و انگشت
تماشا
تماشا‌یی است
چ
چک
چکه
.................
چقدر زود خاطره شد
نارنجکی که رویای مرا خرجش کرده بودی

 

دیدگاه‌ها   

#2 آسیه حیدری 1393-11-07 04:04
لبریز از لوله ی خودکارم تروریستی شده ام که شعرهایم را به خط می کند/// ویرایش پایانی شعر این گونه است

آسیه حیدری
#1 سجاد 1393-11-07 02:25
شعر آخری رو من دوس داشتم
قشنگ بود
ایولا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692