شعر آزاد«نیلوفر شاطری»

چاپ تاریخ انتشار:

دنیا،

از گره روسری ات شروع شد

بالا آمد

به لب هایت که رسید

کوه ها یاد گرفتند

میشود دل زمین را سوزاند

بالاتر آمد

روی گونه هایت پلنگی منتظر جفت بود

بالاتر آمد

اینجای شعر را شطرنجی کنید

برایش نقاب بزنید

اصلا ورود کسانی ک چشمان هیزی دارند

به اینجای شعر ممنوع

بالاتر آمد

از ماه روی پیشانی ات خبری نبود

اما موشک های زیادی برای فتح آن فرستاده شد

شعر دارد خشن می شود

دارد کشته می دهد

باید بالاتر بروم

روی موهایت بند بازی کنم

باید شعر را زوم کنم

روی گره روسری ات

بیفتم از دم اسبی موهایت

از بوی روسری ات

که این شعر را جوان مرگ کرد