شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

چاپ تاریخ انتشار:

 

شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

 

 

پیر خواهم شد...
زمان را متوقف کن
میان بازوانت
هرجای دنیا که شد!
.............


چهار فصل شیشه­ ای گشتند
تا کوله بار بر زمین گذاشتند
تراشیدند تراشیدند
پیکره ای ساختند،
آن طور که می­ خواستند
صدای خنده از دور
لب­ های نیمه باز
ناله ­های بی صدا
فریاد نمی­ زنی؟
نه امیدی

نه آینده ­ای

نه مانده زنی
درون لیوانی پر از آب و قرص

فکرش را حل کردند

در جسم سنگی ­اش حلول کرد....