شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

شعر آزاد «الهه فاضل نیا»

 

 

پیر خواهم شد...
زمان را متوقف کن
میان بازوانت
هرجای دنیا که شد!
.............


چهار فصل شیشه­ ای گشتند
تا کوله بار بر زمین گذاشتند
تراشیدند تراشیدند
پیکره ای ساختند،
آن طور که می­ خواستند
صدای خنده از دور
لب­ های نیمه باز
ناله ­های بی صدا
فریاد نمی­ زنی؟
نه امیدی

نه آینده ­ای

نه مانده زنی
درون لیوانی پر از آب و قرص

فکرش را حل کردند

در جسم سنگی ­اش حلول کرد....

 

دیدگاه‌ها   

#2 نصرالله شبانکاره 1393-10-09 17:53
درود.زیبا بود بخصوص:
درون لیوانی پر از آب و قرص

فکرش را حل کردند
لذت بردم.مانا باشید
#1 پونه 1393-09-25 17:50
با سلام و درود

هايكوي اولي زيباست
البته به نظر من اگه خط دوم و سوم جاشون رو عوض كني قشنگتره :
پير خواهم شد
ميان بازوانت
زمان را متوقف كن
هر جاي دنيا كه باشد ...

قلمتان نويسا موفق باشيد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692