شعر کلاسیک«علی مردانی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

هم می­ زنم این قهوه­ یِ تلخِ قجری را

تا فکرِ تــو شاید برساند شکری را

من خاطره می­ نوشم و با یادِ تــو خوبم

برگرد...و پایان بده این بی­ خبری را

بعد از گله و اخم بگو سیب...و پر رنگ

لبخند بزن تا بنویسم اثری را

 

حالا که حواسم به تـــو پرت است...بگیرند

از دست من این هوش و حواس بشری را

با قاشق خود شعر نوشتم، و مدادم

هم می ­زند این قهوه­ یِ تلخِ قجری را

علی مردانی