شعر کلاسیک«علی مردانی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

هم می­ زنم این قهوه­ یِ تلخِ قجری را

تا فکرِ تــو شاید برساند شکری را

من خاطره می­ نوشم و با یادِ تــو خوبم

برگرد...و پایان بده این بی­ خبری را

بعد از گله و اخم بگو سیب...و پر رنگ

لبخند بزن تا بنویسم اثری را

 

حالا که حواسم به تـــو پرت است...بگیرند

از دست من این هوش و حواس بشری را

با قاشق خود شعر نوشتم، و مدادم

هم می ­زند این قهوه­ یِ تلخِ قجری را

علی مردانی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692