1-
من باختم تمام ِ خودم را تا با تو هم مسیر بمانم
« لیلا «
یک روز ِ بَد ، بی تو ، دو فنجان زهر خوردم
و روی ِ تختی کهنه در فال ِ تو مُردم
این که بدون ِ تو بمیرم فال ِ خوبیست
و روی ِ تختی کهنه مُردن حال ِ خوبیست؟!
پروانهای دور و ورم می چرخد انگار
ترسیده از اشیاء گیج ِ روی ِ دیوار
مشت ِ مرا وا کن ببین ! پروانه مردهست!
انگار از زهری که در من مانده خوردهست!
این شعر ِ ساده از غم ِ تنهاییام نیست
دلتنگیام از روز های ِ بی تو کم نیست
راه ِ من و تو یک مسیر ِ احتمالیست
با هر قدم حس میکنم جای ِ تو خالیست
این بیت را با گریه و لذت نوشتم
تا بی تو برگردم به سمت ِ سرنوشتم
*
پیراهنت را وقت ِ تشییعم اطو کن
تنهاییات را روی ِ گورم جستجو کن
تنهاتری از من عزیزم! خوش به حالت
جای ِ مرا خالی نکن دور ِ خیالت
2- معشوق من
کابوس خوابهای پریشانی و تبی
میسوزم از حرارت هذیان تو شبی
از این حصار سوخته امشب عبور کن
خاکستر حضور خودت را مرور کن
معشوق من هنوز به دنیا نیامدهست
معشوق تو ولی ... چرا حال تو بد است !؟
آیینه را به سمت تو چرخاندم و نبود ↓
مردی که شعرهای مرا خوب میسرود
باران همیشه رنگ به رنگ است بعد ِ تو
تنهاییام چقدر قشنگ است بعد ِ تو
هر نیمه شب به ماه سفر میکنم و بعد...
با خاطرات ِ سوخته سر میکنم و بعد...
مهتاب را به خلوت خود راه میدهم
خود را به دست وسوسهی ماه میدهم
باید از این توهمِ غم بار بگذرم
باید تو را مرور کنم باز در سرم
*
هی دست دست کردم و عمرم تمام شد
احساسهای ناب و قشنگم حرام شد
آب از سرم گذشته ولی غرق نیستم
باید دوباره روی دو پایم بایستم
ليلا احمدی
متولد:1359
شروع فعاليت:1382
برگزيدهی جشنوارهی منطقهای پيامبر اكرم در سال 1385
برگزيده جشنوارهی منطقهای غدير 1387
عضوانجمن ادبی مهر كرمانشاه
وبلاگ:www.seda59.blogfa.com
ارتباط با شاعر:
دیدگاهها
شعراتون عالیست ...
قلمت کوک
عزت الله سعادت
از خوندن شعرهاتون لذت بردم
براتون موفقیت و سلامتی آرزومندم
خیلی قشنگ بود!
مثنوی دوم زیباتر بود
دستتون درد نکنه
و همین طور بچه های چوک!
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا