شعر کلاسیک«بابک. س»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر کلاسیک«بابک. س»

تا بلرزد دل پروانه دلم می ریزد

بی تو از پر زدن زاغچه غم می ریزد

آن چنان روح زمین بعد تو خشکیده که من

دست بر شانه ی هر کس بزنم می ریزد

خودکشی بعد تو تجویر پزشکان شده است

سوسک هم دور و بر پنجره سم می ریزد!

ریشه ات را که بریدند از این خاک ببین

خشت خشت از تن بیچاره ی بم می ریزد

دیو اگر تشنه ی خون است، تو بر خواهی گشت

خواب قیلوله ی این دیو به هم می ریزد