تا بلرزد دل پروانه دلم می ریزد
بی تو از پر زدن زاغچه غم می ریزد
آن چنان روح زمین بعد تو خشکیده که من
دست بر شانه ی هر کس بزنم می ریزد
خودکشی بعد تو تجویر پزشکان شده است
سوسک هم دور و بر پنجره سم می ریزد!
ریشه ات را که بریدند از این خاک ببین
خشت خشت از تن بیچاره ی بم می ریزد
دیو اگر تشنه ی خون است، تو بر خواهی گشت
خواب قیلوله ی این دیو به هم می ریزد