شعر کلاسیک«سپهر عموزاده»

چاپ تاریخ انتشار:

 

چشم وا کردن و یک جای زمان جان دادن!

معنی ِ عام تری را به خیابان دادن

بال وا کردن و از سایه ی شب رد شدن و

به همه ساختمان ها سر و سامان دادن

نون ِ در مغزِ قلم را به تنِ داد زدن

سر ِ زنجیر به یک آیه ی قرآن دادن

وقت ِ یک زندگی ِ راحت و آرام رسید

بعد ِ یک عمر کتک خوردن و تاوان دادن

بعد ِ چوبی شدن و گردن ِ خاک افتادن

حکم ِ رگ بار ِ مسلمان به مسلمان دادن.

نون دچار است به پایانش و راوی به خودش

مثل قیصر که دچار است به فرمان دادن

یا نویسنده ی محکوم به پایان دادن

یا نویسنده ی محکوم به پایان دادن

آدرس وبلاگ: astinetar.blogfa.com