چند رباعی از محمد مرادی نصاری:
متولد1369 ایوان غرب ...تکنیسین الکترونیک...دارای یک مجموعه رباعی فارسی و چند مجموعه شعر کردی و ترجمه در دست انتشار
1
سخت است که هر ثانیه در شک باشی
در دنیایی بزرگ، کوچک باشی
بعد ازعمری درخت بودن حالا
جاکفشی عدهای مترسک باشی
2
آنسان که پرنده از خطر میفهمد
یا اینکه درخت از تبر میفهمد
در روی زمین مگر زمستان را هم
از گرگ کسی عمیقتر میفهمد؟
3
از رود پرندهها روانتر بودی
از هرچه ستاره بی کرانتر بودی
ای مرگ بگو چه بر سرت آوردند؟
آن بار که دیدمت جوانتر بودی
4
انگار که جاری شده رود از همهجا
سرتاسر باورش کبود از همهجا
یک روز دلش شکست و بارانی شد
چتری که دلش گرفته بود از همهجا