شعری از «مهدی نعیم»

چاپ تاریخ انتشار:

mehdi naeimm

گلی که در هوسِ نو بهار میمیرد

میانِ حسرتِ این انتظار میمیرد

شکست خورده یِ جنگی که نابرابر بود

تمامِ ثانیه ها بیقرار میمیرد

مسیرِ جاده یِ رفتن غبارِ تنهاییست

در این میانه دلش در غبار میمیرد

بسانِ برگِ درختی تکیده در پالیز

میانِ بهت گلستان، نزار میمیرد

در این حوالیِ جنگل به دستِ صیادی

برایِ بارِ هزارم، شکار می میرد

عجیب در خمِ تاریخ مانده ام تنها

دل شکسته در این روزگار میمیرد

برایِ تا به ابد سرفراز خواهد بود

اگرچه زیرِ هجومِ فشار میمیرد

میانِ خاطره هایم خیالِ تو جاریست

گلی که در هوسِ نوبهار میمیرد

شعری از «مهدی نعیم»