اعظم سعادتمند

چاپ تاریخ انتشار:

 

 1358 قم

 

به هم گره زده­‌ام بال­‌های روسری‌­ام را

ببین چگونه به رخ می­‌کشم کبوتری­‌ام را

اشاره‌­ای است به مشقی که عاشقانه نوشتم

اگر نشسته‌­ام انگشت‌های جوهری­‌ام را

به هفت سالگی‌­ام می‌­دوم که سیر بگریم

به این بهانه که پیدا نمی­‌کنم پری‌­ام را

کجاست باغچه­‌ام تا به جای دانه بریزم

به خاک سوخته‌­اش اشک­‌های مرمری‌­ام را

وبا مداد گلی بوسه می­‌کشم به لبانم

که بیست می­‌دهد آموزگار دلبری­‌ام را

عروسکی که دلم را گرفته بود به بازی

قبول می­‌کند آیا دوباره مادری‌­ام را

فقط تو شاهدی ای باد و کوچه‌ای که دویدم

خدا نکرده پدر نشنود سبکسری­‌ام را