شعر کلاسیک «شیما شهسواران»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر کلاسیک «شیما شهسواران»

 

آسیا حلقهای طلایی بود پدرانم به دست من کردند
سال‌ها پیش شوهرم دادند دخترانِ مرا کفن کردند


آسیا حلقه ای شد از آتش باید از بین حلقه‌اش بپرم
زندگی سیرک بود و مردانش حلقه‌ها را به گوش زن کردند


سرزمینی که سرنوشت مرا چکمه‌هایی سیاه له کردند
بوته‌های تمشک وحشی را رام کردند ریشه کن کردند


جنگ یعنی تفنگ را بردار دکمه‌های مرا نشانه بگیر
مردهای برهنه و زخمی تکه‌های مرا به تن کردند


آسیا حلقهٔ طنابی شد که خودش را به گردنم انداخت
تیغهٔدارشان مدادم شد تا نگویم چه با وطن کردند

از کتاب کفش‌های سفید می‌پوشم - انتشارات فصل پنجم

دیدگاه‌ها   

#1 شبنمکده 1394-11-29 17:16
درود
تصاویر عجیبی بود

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692