شعر کلاسیک «بابک سلیم ساسانی»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر کلاسیک «بابک سلیم ساسانی»

 

گفتی این عشق همان است که باید باشد
باید این رابطه در شهر زبانزد باشد

اعتماد اصل قشنگی است، درست است، ولی
تو دلت خواست که بی منطق و بی حد باشد

باب میل تو کسی بود که وقتی گفتی:
«شک نکن ماست سیاه است» بگوید : باشد

گرچه لبخند تو و اشک تو مصنوعی بود
شک نکردم به تو گفتم نکند بد باشد

دیگر از آخر قصه چه توقع دارید؟
جهل و نیرنگ اگر پیش درآمد باشد

بی گمان لاشه اش ارزانی کفتار شود
هرکه در کشتن یک گرگ مردد باشد