شعر کلاسیک «یاشار نقی زاده»

چاپ تاریخ انتشار:

 

یک شب نوای "مرغ سحر" می‌کشد مرا
آخر، سر این صدای "قمر" می‌کشد مرا

یک ناله، صبح و شام مرا زنده می‌کند
یک داغ تازه،شام وسحر می‌کشد مرا

دارم به روزگار خودم فکر می‌کنم
فکر و خیال‌، آخر سر می‌کشد مرا

مانند بید پیرم و    لرزان از اضطراب
خوفِ شب و خیال تبر می‌کشد مرا

در زیرخاک منتظرت می‌شوم ولی
این انتظار، بار دگر می‌کشد مرا