شعر کلاسیک «یاشار نقی زاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

کمی ملاحظه کن حال مردم وطنت را
به دست باد مده گیسوان پر شکنت را

جریحه دار شده روح کشتگان تو خاتون
بیا عوض بکن این شیوه قدم زدنت را

چه بی قرار خودش را به صخره ها زده دریا
که شسته ای سر یک رودخانه پیرهنت را

شکفته است گلی سرخ در حیاط خانه ما
یقین که باغچه احساس کرده رد شدنت را

بیا و قلب غزل های خسته را مشکن تو
به گوش شعر خودم گفته ام من آمدنت را

تویی که دختر تیری تویی مسلح ماهر
شدم من عاشق مردن بکِش گَلن گِدنت را

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692