شعر کلاسیک «نیلوفر بختیاری»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر کلاسیک «نیلوفر بختیاری»

 


بعد او دنیای مرجان ها گل و بلبل نبود
خار سرور شد٬ در آن خانه خبر از گل نبود


بعد کوچش قهوه خانه رونقی دیگر نداشت
رفت نقال و سماور نیز در قل قل نبود


در دل میخانه ها هر شب نشست و گریه کرد
بین جمع مست ها فهمید عقل کل نبود


پیش روی او بهشت و میوه ی ممنوعه اش
پشت سر چیزی به جز ویرانه ی یک پل نبود


جمله ی طوطی پس از او قلب مرجان را ربود
حیف ٬ دیگر عاشقی با نام داش آکل نبود