شعر کلاسیک «نیلوفر بختیاری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر کلاسیک «نیلوفر بختیاری»

 


بعد او دنیای مرجان ها گل و بلبل نبود
خار سرور شد٬ در آن خانه خبر از گل نبود


بعد کوچش قهوه خانه رونقی دیگر نداشت
رفت نقال و سماور نیز در قل قل نبود


در دل میخانه ها هر شب نشست و گریه کرد
بین جمع مست ها فهمید عقل کل نبود


پیش روی او بهشت و میوه ی ممنوعه اش
پشت سر چیزی به جز ویرانه ی یک پل نبود


جمله ی طوطی پس از او قلب مرجان را ربود
حیف ٬ دیگر عاشقی با نام داش آکل نبود

دیدگاه‌ها   

#2 اميد 1395-05-01 22:52
به به...پیش روی او بهشت و میوه ی ممنوعه اش
پشت سر چیزی به جز ویرانه ی یک پل نبود...چقدر گيرا وزيبا..آفرين
#1 مریم نقیب 1394-06-05 04:56
خیلی زیبا بود واقعا لذت بردم..

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692