دل نشین بود

حقیر هم سالهاست ، دستی بر آتش شعر دارم و دلم می خواهد هم خوب شعر بگویم و هم شعر خوب بخوانم !
می توانم به به و چه چه بگویم و رد شوم ! اما ثمری برای شاعر خوب و جوانمان ندارد ! برای همین شعرت را زیر تیغ می برم ! تحملم کن اخوی !

رباعی اولت بی نقص بود !

زندگی آهسته­ تر! آخر دل اُفتاد از نفس ( خیلی زیبا و دلنشین )

هیچ ­کس پیدا نباشد تا بگیرد دست کس ( نباشد تا بگیرد یک هجای اضافی دارد - سکته کرده و روان نیست !!)
شاید ( هیچ ناکس هم ندیدم تا بگیرد دست کس ) ایهامش را هم زیباتر کند!

زندگی آخر چرا بیهوده مستان می­ دوی؟ ( این یعنی چه ؟؟؟ ) مستان می دوی چه معنائی را می تواند القاء کند ؟ آیا منظور مستانه دویدن است ؟؟؟ خیلی نا مانوس است این ترکیب ! شاید ( اسب سرکش از چه اینسان مست و غران می روی ) بهتر باشد!

گو کدامین اسب دیدی کو بتازد در قفس؟ ( این را خیلی دوست می دارم - خیلی لطیف و زیباست ! شاید اکر بجای کو ، تا بگذاری قشنگ تر هم بشود !

هراس از نظر وزنی ، خیلی خوب بود و از نظر محتوائی ، منتظر بقیه اش هستم ، سیراب نشدم !

راز

بی مایه تا به کی؟ بی باده تا کجا؟ خیلی خوب

گـر ما خوریم مـِی، تنبیهِ نابـجا -- شاید ، رندیم و باده نوش ، تنبیه نابجا !!!

رازی در این سخن، بنهفته آن بیاب -- ( آن بیاب هم از آن ترکیب هائی است که اصلا نمی توانم با آن ارتباط بر قرار کنم و شرط می بندم خودت هم زورکی و موقت نوشته ای تا ترکیب بهتری پیدا کنی! شاید اصلا لازم نباشد مخاطب خود را به یافتن راز ترغیب کنی !! شاید رازی ست سر به مهر ، بنهفته در سخن بهتر باشد

در شعر رخنه کُن در واژه در هجا ( نظری ندارم ! )

خیلی عالی
بهتون تبریک میگم بخاطر حس قشنگتون
موفق باشید

سلام،کلا قلم شما درخشندگی داره،مطمئنم روزی نویسنده و شاعر بزرگ همراه با روانشناس بودن اسم تان فراگیر میشه،

ب امید آن روز

سلام
شبتون بخیر
خیلی ممنون از اینکه اجازه دادید اشعارتون رو بخونم ، لذت بردم
تبریک میگم علاوه بر استعداد و توانایی نویسندگی قریحه ی شاعری خیلی خوبی هم دارید.