پریدی از من و رفتی به آشیانهی کی؟
بگو کجایی و نوک میزنی به دانهی کی؟
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه میبری از غصّهها به شانهی کی؟
شبی که غمزده باشی تو را بخنداند
ادای مسخره و رقصِ ناشیانهی کی؟
اگر شبی هوسِ یک هوای تازه کنی
فرار میکنی از خانه با بهانهی کی؟
تو مست میشوی از بوی بوسهی چه کسی؟
تو دلخوشی به غزلهای عاشقانهی کی؟
اگر کمی نگرانم فقط بهخاطرِ این
که نیمه شب نرساند تو را به خانه یکی