شعر طنز از «علی باقری خورآبادی»

چاپ تاریخ انتشار:

ali bagheri

خیری مسجد و محرابی ساخت

داخلش فرش بزرگی انداخت

شاهد این ماجرا بهلول بود

نزد او رفت و چنین پرسش نمود

گو به من نیت چه داری زین عمل

ساختی مسجد چرا در این محل

بهر شهرت ساختی و افتخار

یا به دست آری رضای کردگار

مرد خَیّر گفت مقصودم خداست

هر چه غیر از این کنم بی شک خطاست

رفت بهلول و بر آن دیوار وخشت

نام خود را جای آن خیر نوشت

مرد خیر وقت مسجد آمدن

آن نوشته دید و لرزان شد به تن

زود شد با دیگران در گفتگو

این مکان را من بنا کردم  نه او

گفت بهلول آنچه کردی با ریا

کی شود مقبول درگاه خدا؟

((نیم بهر حق شد و نیمی هوا

شرک اندر کار حق نبود روا

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان منزه از دغل))

دو بیت آخر را تضمین از مولوی آوردم

شعر طنز از «علی باقری خورآبادی»