بنظر شما نهايت بدبختي چيست؟
كه انسان با لكنت زبان امتحان جدول ضرب بدهد.
كجا را براي زيستن دوست مي داريد ؟
ـ داخل پرانتز را
ـ بالاترين تصور شما از سعادت دنيوي چيست؟
ـ كه ديگر سعادتمند قمي آواز نمي خواند!
چه خطايي را زودتر توانيد بخشود؟
ـ غلط چاپي را نه غلط املايي را زيرا اگر ما صابون را با سين بنويسيم صابون كف نخواهد كرد.
مرداني كه در داستانها مي پسنديد كدامند؟
ـ مرداني كه در صفحه صد و هفتاد و چهار وارد داستان شوند و در صد و هفتاد و پنج خودكشي كنند.
شخصيت محبوب شما در تاريخ كيست؟
ـ من در جغرافيا به دنبالش هستم.
زناني كه در تاريخ و يا در زندگي واقعي مي پسنديد كدامند؟
ـ نمي دانم
زناني كه در داستانها مي پسنديد كدامند؟
ـ به من مربوط نيست.
نقاش برگزيده شما كيست؟
ـ تمام نقاشهاي ساختمان كه بدقول هستند و نمي توان تشخيص داد كفش آنها سفيد است و يا سياه...
آهنگساز برگزيده شما كيست؟
ـ بلبلي كه قناري را بعنوان آسيستاني خود قبول داشته باشد.
صفتي كه در زنان مي پسنديد؟
ـ كه عكسهاي شيش در چهار را بيشتر از كارت پستال دوست داشته باشند.
فضيلتي كه بر مي گزينيد؟
ـ براي بستن كفش به صندلي متوسل نشويم.
مشغله اي كه دوست مي داريد.
ـ تحليل فلسفي دفترچه تلفن.
دلتان مي خواست كه بجاي چه كسي بوديد؟
ـ من فيلم بازي نكرده ام كه بدانم مي توانم به جاي خود حرف بزنم يا نه.
خصلت اصلي شما؟
ـ دوست داشتن تمام تلفن هاي 6 شماره اي كه 5 آن بوق مي زند.
عيب اساسي شما؟
ـ همه اساسي است.
غايت تصور شما از خوشبختي؟
ـ كه فيلم هاي هندي داراي زيرنويس فارسي باشد و فيلمهاي فارسي داري زيرنويس هندي.
بزرگترين بدبختي شما؟
ـ كه وقتي متولد شدم صفر 8 اشغال بود.
چه رنگي را دوست داريد؟
ـ بايد از نقاشهاي ساختمان بپرسم.
چه گلي را بر مي گزينيد؟
ـ گلهايي كه بلبل هاي شعر فارسي را هزار سال است تحمل كرده اند.
چه پرنده اي را مي پسنديد؟
ـ پرنده اي كه از دست شاعران معاصر در امان باشند.
نويسندگان برگزيده شما كدامند؟
ـ مؤلف دفتر تلفن
شاعران محبوب شما كدامند؟
ـ شعرايي كه وقتي شعرشان تايپ مي شود تازه شعر داراي مفهوم عاطفي مي شود و شاعر بعد از تايپ شعر مسئول و متعهد مي گردد.
نامهايي كه دوست داريد؟
ـ ارج نامي كه مي شناسيد و به آن اطمينان داريم و بيوآنزيم كه افسوس از بازار خارج شد.
كدام صفت را در دوستانتان بيشتر مي پسنديد؟
ـ اگر مرض ديسك دارند دو كلمه نخجوان و محجوب را در نامه اي خود ننويسند زيرا اين دو كلمه با پيچ و خم خود انسان را مبتلا به مرض ديسك مي كند.
كدام (رفرم ) را بيشتر تحسين مي كنيد؟
ـ رفرمي كه شهردار آمل باعث آن بود كه الاغها لباس بپوشند.
موهبتي را كه دلتان از طبيعت مي خواست؟
ـ دستگاه شور را ـ كه بايد با نمكدان اجرا شود.
چه مي خواستيد باشيد؟
ـ نمره عينكم هميشه نمره موقت باشد.
چگونه دوست داريد بميريد؟
ـ در زير راديكال ـ و يا داخل پرانتز و ياآخر پرانتز و يا آخر جملاتي كه با جفا و وفا ختم مي شود. و يا در هنگام عيدي كه پزشك قانوني به مسافرت رفته باشد.
در حال حاضر وضع رواني شما چگونه است؟
ـ كوك ساعتم تمام شده است.
پيام شما چيست؟
ـ به كوك ساعت مراجعه شود.
برگرفته از فصل نامه شعر گوهران