داستان «سگ و زنبورها» نویسنده «امبورز بیرس»؛ مترجم «الیکا بازیار»/ اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

elika bazyar

این داستان اخلاقی سرگرم کننده بیرس در گلچین، شاهکارهای کوچک عقل و طنز آمریکایی (1903) منتشر شده

***

سگ بیچاره که از دست زنبورها به شدت کلافه شده بود، به طورخیلی اتفاقی وارد یک بشکه خالی شد که روی زمین افتاده بود و با نگاهی از میان حفرۀ روی بشکه به بیرون، به عذابگرانش گفت:

«اگر کمی مهربانتر بودید، و من را به نوبت و تک تک نیش می‌زدید، ممکن بود از مسخره کردن و تفریح با من خیلی حال می‌کردید، اما شما باعث شدید که من یک عقب‌نشینی امن داشته باشم؛ حالا، می‌تونم تک تک شما رو وقتی از این حفره وارد بشکه می‌شید، بِکشم تا درسی از این حماقت و شوق بی‌حد و مرزتون یاد بگیرید»

وقتی به این نتیجه رسید که می‌تواند زنبورها را بِکشد، منتطر ماند تا زنبورها به او جوابی بدهند و به سمتش بیایند، اما زنبورها هرگز به سمت حفره حرکت نکردند؛ بلکه همان راهی را رفتند که سگ رفته بود، و باعث شدند که سگ نادان از نیش زنبورها سوزش بیشتری را تجربه کند.

 

درس افسانه این است که هنگام نزاع با زنبورها نمی‌توان به دلیل منطقی خود پایبند بود.

داستان «سگ و زنبورها» نویسنده «امبورز بیرس»؛ مترجم «الیکا بازیار»