داستان«شوابي‌ها» اثر«هرتا مولر» ترجمه«اسدالله امرايي»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

هرتا مولر پنجاه وشش ساله امسال به عنوان اولین نویسنده‌ی رومانیایی جایزه نوبل ادبیات گرفته. «شاه تعظیم می‌کند و می‌کشد»  شاملِ نه مقاله‌ی انتقادیِ است علیه حکومت چائوشسکو. این مقالات بیان تجربیاتِ فردی خودِ مولر است، او نویسنده پرکاری است در رمان«گذرنامه» آسیابانی دهاتی به اتفاق خانواده‌اش قصد مهاجرت از رومانی را دارند و دچار انواع سوءاستفاده‌های مقامات می‌شوند. از این نویسنده رمان سرزمین‌گوجه‌های سبز با ترجمه‌ی غلامحسین میرزا صالح به فارسی منتشر شده و تعدادی از داستان‌های کوتاه او به همین قلم به فارسی ترجمه شده است. پرونده‌ی شماره‌ی آینده‌ی مجله‌ی گلستانه به سه داستان و مصاحبه با او  اختصاص دارد و شواب اسم محلی در جنوب آلمان است که در قلمرو رومانی قرار دارد. گرچه از دید رسمی دولت رومانی این آثار او مخدوش‌کننده‌ی تصویر ساده و آرمانی زندگی روستاییانِ آلمانی‌تبارِ ساکن رومانی است. مولر در حال حاضر ساکن آلمان است. مترجم وظیفه‌‌ی خود می‌داند که از زحمات سرکار خانم اکرم پدرام‌زاده مترجم خوب کشورمان که منابع لازم را در اختیار گذاشته تشکر کند.

--------------------------------------------------------

 

شنبه شب است. بخاری حمام گداخته و شکم‌داده مثل پول. پنجره‌ی هواکش محکم بسته شده. آرنی کوچولوی دو ساله تو هوای یخ چاییده بود. مامان پشت آرنی کوچولو را با شورت کهنه‌ای می‌شوید. آرنی کوچولو بی‌تابی می‌کند مادر آرنی کوچولو را از توی وان بلند می‌کند. مادربزرگ می‌گوید، حیوونی بچه‌ام. مادربزرگ می‌گوید بچه‌ی اینقدری را که به حمام نمی‌برند. مادر می‌رود توی وان. آب هنوز داغ است. صابون کف می‌کند. مادر فتیله‌ی چرک‌های پس گردنش را کیسه می‌کشد.  فتیله‌های  چرک مادر روی سطح آب پخش شده. وان حلقه‌ی زردی دورش است. مادر از وان بیرون می‌آید. آب هنوز داغ است، مادر پدر را صدا می‌زند. پدر داخل وان می‌شود. آب گرم است. صابون کف می‌کند. پدر چرک سینه‌اش را  فتیله می‌کند. فتیله‌های چرک پدر کنار فتیله‌های چرک مادر در سطح آب شناور است. حلقه‌ی دور وان قهوه‌ای می‌شود. پدر از وان بیرون می‌آید. آب هنوز داغ است. پدر داد می‌زند و مادربزرگ را صدا می‌کند. مادر بزرگ پا می‌گذارد توی وان. آب ولرم است. صابون کف می‌کند. مادر بزرگ فتیله‌های کوچک چرک را از روی شانه‌اش می‌شوید. فتیله‌‌های چرک مادر، پدر و مادر بزرگ روی سطح آب شناور است. حلقه‌ی دور وان سیاه شده. مادر بزرگ از وان بیرون می‌آید. آب هنوز داغ است. پدربزرگ را صدا می‌کند. پدربزرگ داخل وان می‌شود. آب یخ است. صابون کف می‌کند. پدربزرگ فتیله‌های چرک  دستش را می‌مالد. چرک پدربزرگ، همراه چرک مادر، پدر و مادربزرگ در سطح آب شناور است. مادربزرگ در حمام را باز می‌کند. مادر بزرگ توی وان را نگاه می‌کند. مادربزرگ پدربزرگ را نمی‌بیند. آب سیاه شلپ شلپ از لبه‌ی سیاه شده‌ی وان  سرریز می‌کند. مادربزرگ فکر می‌کند پدربزرگ توی وان است. مادر بزرگ در حمام را پشت سرش می‌بندد. پدربزرگ آب وان را خالی می‌کند. فتیله‌های کوچک چرک تن مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ  می‌چرخد و از راه آب وان پایین می‌رود.

خانواده‌ی شوابی‌ها تازه حمام کرده و سرِِ حال جلو تلویزیون می‌نشینند. خانواده‌ی شوابی‌ها تازه حمام کرده و سر حال منتظرند، فیلم سینمایی شنبه شب را تماشا کنند.


اين اثر پيش از اين در سايت جن و پري منتشر شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692