با صدای اذان که از دور به گوش میرسید بیدار شد به خودش نهیب زد در این یکی دو ماه که آمده تو این اتاق، اولین باری است با صدای اذان بیدار میشود لابد خواست خدا بوده. بلند شد روسری سر کرد و رفت حیاط. آب حوض یخ بسته بود و لامپ نیم سوز روشنایی ضعیفی به حیاط داده بود.
چت از طریق واتساپ