داستان «نامدار علی مردان خان» نویسنده «مرتضی فضلی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

morteza fazliiآن روز اگر از آسمان سنگ می بارید، محتمل تر از این بود که نامدارعلی مردان خان شلوارش را خیس کند. نامدار علی مردان خان مرد مقتدری بود که در سعدآباد همه به او می گفتند رضا شاه ثانی. در جنگ های مختلف پیروز میدان بود. راه های سخت و پرپیچ و خم برای او نه تنها دشوار نبود بلکه سهل و هموار می نمود.

داستان «الگوی معکوس» نویسنده «مهدی عبدالله پور»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

mehdi abdolahpoor

زنگ خورد و با خوشحالی به سمت حیاط دویدم. مادرم را دیدم، داشت با مدیر صحبت می کرد. انگار از دست مدیرعصبانی بود، این را از تکان دادن دستانش فهمیدم، همین باعث کم شدن سرعتم شد و آرام آرام به سمت مادرم رفتم.

داستان «آقای پی» نویسنده «محمدعلی وکیلی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

seyed mohamad vakili

هرشب که افراد خانواده‌ها دورهم جمع می‌شدند، هنوز گرم صحبت نشده صحبت از کارهای خارق العاده آقای پی به میان می‌آمد. در کوچه و خیابان هم هر دونفری که به هم می‌رسیدند بلافاصله بعد از احوالپرسی از همدیگر خبر از آقای پی می‌گرفتند.

داستان «آفتاب از پشت ابرها بیرون آمد» نویسنده «نازنین پدرام»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

nazanin pedrammسفره وسط اتاق پهن بود؛ مادر مثل روزهای قبل برای همه بشقاب گذاشته بود. از شکوفه ننه که همیشه بالای سفره می‌نشست خبری نبود؛ بابا هم وقتی رسید از همان جلوی دَر به مطبخ احضار شد؛ عمو بهرام و زن‌عمو شهین، ناهار را مهمانِ مادرِ زن‌عمو شهین بودند. عمو بهادر هم از صبح که از خانه بیرون زده بود، پیدایش نشده‌بود. خیلی وقت بود که منتظر بودیم؛ مادر قلاب و دوک نخ را کنار گذاشت و گفت: " پاشید بیاید ناهارتون رو بخورید؛ هرکی خورد، خورد؛ هرکی هم نخورد، ... استغفرااله! ".

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692