داستان «سرگردانی» نویسنده «همت قلاوند»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

hemat ghalavand

همه می دانند که من آدم با جرأتی هستم، چون آن را بارها گفته ام. اما خودم می دانم که فقط از ترس می­ترسم. خودِ ترس هم می­داند که من از او می­ترسم و او با سیخونک های بی شماری که در بیداری و خواب به پهلویم می ­زند، مرا بیشتر رام خودش می  کند.

داستان «آقاجان» نویسنده «فرشاد ذوالنوریان»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

farshad zolnooriann

هوا ابری بود و مرطوب، تکه های ریز باران نم نم روی صورتم می نشستند. آب راکد داخل حوض به ولوله افتاده بود. ماهی ها سرسام گرفته بودند. آقا جان کت سیاه بلندش را پوشید و سر طاسش را با کلاه لبه دار پوشاند.

داستان «مرگ قناری» نویسنده«نرگس مروجی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

NARGES MORAVEJiI

اظهارات راننده وانت

حدود ساعت ده شب بود، بار وانت را تحویل داده بودم و سمت خانه برمی‌گشتم. خسته بودم، ولی ابدا چشم‌هایم سنگین نبود. هر روز این جاده را می‌روم و می‌آیم، همه جای آن را مثل کف دستم می‌شناسم. دست‌اندازها و پیچ و خمش را از حفظم.

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692