داستانک«درباره ی فرهنگ مختصر آپارتمان نشینی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

داستانک«درباره ی فرهنگ مختصر آپارتمان نشینی»

 

رو به روی خانه ی من یک فاحشه زندگی می کند. اما من نمی‌خواهم درباره او و سبک زندگیش و مزاحمت‌های فراوانش و لباس‌های عجیبی که می‌پوشد و ساعت غیر عادی رفت و آمدش و به هم کوبیدن در با همه ی قدرتی که دارد و بوی غریبی که از خانه اش به مشام می‌رسد و تن صدای نه چندان زنانه و به هیچ وجه دل‌چسبش و یا مراجعین متفرقه ی ریز و درشت و از رده‌های سنی مختلف و مشتری‌های ثابتش که همیشه ماشینشانشان را جای ماشین من پارک می کنند و یا حتی از بخش خصوصی تر زندگی اش که زن سابق صاحبخانه‌ی فعلی من است و بچه که بوده او را به زور به عقد صاحبخانه ی پیر و مفنگی که از زن قبلی اش دو تا پسر دارد که یکی از آنها هم معتاد است و تا حالا چند بار به زندان افتاده، درآورده اند و بعد از ده سال از او طلاق گرفته و این واحد رو به رو را به علاوه دویست و شش سفید تر و تمیز دم در به جای مهریه به قول خودش از حلقوم آن پیر سگ بیرون کشیده و بنام زده و دختر ده ساله ای که حاصل این ازدواج بوده و تا همین چند وقت پیش در همان خانه که مادرش کار و زندگی میکند، به سر می برد و با مشتریهای مادرش دعوا می‌کرد و هر شب از مادرش که اغلب اسم او را با چند فحش آبدار صدا می‌زد، کتک مفصلی نوش جان می‌کرد تا زمانیکه چند روزی از خانه فرار کرد و پلیس او را گرفت وبه خانه آورد و دیگر هیچ‌کس حاضر به پذیرفتن او نشد و دست آخر او را به بهزیستی سپردند و چند روز بعد که دختر با مامور بهزیستی برای بردن وسایلش در خانه آمد و مادرش در را باز نکرد و لباس‌های دختر را از پنجره طبقه دوم وسط کوچه پرت کرد و یک " گمشو دیگه این طرفا پیدات نشه" حواله ی دختر کرد حرف بزنم. من فقط می‌خواهم از اینکه بعضی‌ها از جمله همین همسایه رو به رویی من، فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند و آشغال‌هایشان را دم در خانه ولو میکنند و گند می‌زنند به تمیزی و زیبایی ساختمان گلایه کنم.

 

دیدگاه‌ها   

#6 رضا 1393-11-20 16:44
نام مناسبی برای مطلب یا به قول خودتان داستانک انتخاب نشده است. سبک نگارش همانند نامه های خوانندگان روزنامه هاست که سردبیر آن را با عنوان دیدگاه مخاطبان و در صفحات دیدگاه ها چاپ می کند، شبیه است.
خلاصه اینکه بیشتر شبیه مطالب گلایه آمیز روزنامه است تا داستانک.
#5 بیتا 1393-10-13 02:11
جالب بود.موفق باشید
#4 abbey 1393-07-18 11:53
چیز دیگه ای درباره زن همسایه جا نگذاشتی خوب فکرکن شاید یادت بیاد
#3 کیان بخت محمد 1393-07-01 18:50
داستان را خواندم. جالب بود. شاد و پیروز باشید
#2 مرضیه عابد 1393-06-30 23:25
...!
#1 داکتر نجیب بهروز 1393-06-30 22:10
داستانک زیبا ...سنت های نابهنجار اجتماعی قرون وسطی را که تا ایدون در جوامع مثل ایران ، افغانستان بشدت ادامه دارد مورد نقد قرار دادند خودش یک شاهکار است و در ضمن شکوه از عدم پذیرش فرهنگ شهرنیشنی ...و از طرف دیگر نشان دهنده وضعیت دختر بیچاره یست که هیچ تقصیر ندارد بجز اینکه در خانه یک انسان درمانده متولد شده ..

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692