شماره 22 سردخانه/ محمد رضا عبدي

چاپ تاریخ انتشار:

قفسه­‌ی کشويی شماره 22 سردخانه

 مأمور سردخانه، قفسه­‌ی کشویی شماره 22 را بیرون کشید. نیم تنه­‌ی بالای جنازه آشکار شد. حتی از زیر آن روکش سیاه زیپ‌­دار هم می­‌توانست جنازه شوهرش را به خوبی تشخیص دهد. مأمور، زیپ جنازه را تا روی سینه باز کرد. "خودشه؟"

بغض گلویش را گرفت.

"نه. او هیچ وقت این همه آرامش یکجا در صورتش نداشت".


آدرس وبلاگ:   http://kolk.blogfa.com