به نام گيوتين/ سروش رهگذر

چاپ تاریخ انتشار:


گیوتین نام زیبایی‌ست. نامی بامُسَما که در هر زبانی بسیار خوب می­‌چرخد و بسیار دلنشین به گوش می­‌نشیند. گیوتین می‌­تواند نام یک گل باشد. گلی بسیار ویژه در بکرترین نقطه­‌ی زمین. سالی یک­بار می‌روید و در کمتر از چند لحظه پژمرده می‌شود. گلی گوشت‌خوار با گلبرگ‌های سرخ آتشین و عطری مسحورکننده. به همین دلیل هزاران نفر از سرتاسر جهان وقت گل دادن گیوتین کیلومترها راه سخت را به جان می­‌خرند تا در آن لحظه­‌ی معین با چشمان خود شکفته شدن این گل نایاب را ببینند. گیوتین همچنین می‌­تواند نام یک گروه باشد. یک انجمن نه چندان بزرگ اما بسیار تاثیرگذار که با تأسیس‌اش، تاریخ تمدن جهان را به قبل و بعد از پیدایش خود تقسیم می‌کند. آن­چه که تاریخ بشریت تاکنون به­ خود ندیده. حزبی با آرمان‌های متعالی در راه آزادی حقیقی نوع بشر. اما واقعیت این است که گیوتین نه نام گلی‌ست و نه نام حزبی. گیوتین نام روستای کوچکی است در دورافتاده‌ترین مناطق فرانسه. در میان رشته­‌کوه‌های همیشه برفی. طلوع آفتاب در این روستا همیشه موضوع نقاشی جنجالی‌­ترین نقاشانِ به­نام طبیعت­گرا بوده است. ستون نور از میان شکاف دو قله­ی نوک­تیز یخی روی سرشاخه­های بلندترین درخت روستا رو به شاخه­های پایین ­تر به‌آرامی حرکت می­کند. ابتدا سقف خانه­‌های بالادست و سپس در کمتر از چند لحظه تمام فضای روستای کوچک همچون نگینی در دل کوهستان می‌درخشد. یک صحنه‌ی بسیار باشکوه از تئاتر طبیعت. گیوتین نام اولین بنیان­گذاران این روستاست. نامی که سالیان سال از پدر به پسر منتقل و هیچ‌وقت از این نقطه­ی کوچک زمین خارج نشد؛ تا چهاردهمین نسل خاندان گیوتین. گیوتین کوچک نیز همچون اجدادش به نام زیبای خود افتخار می­‌کرد اما او هیچ دوست نداشت تا به آخر عمر در این روستای کوچک با این افتخار زندگی کند. او دوست داشت نامش خیلی بیشتر از یک روستای کوچک دورافتاده که فقط صحنه طلوع آفتابش تعریفی‌ست، زبانزد شود. خیلی مشهورتر از آن‌چه اجدادش بدان راضی بودند. او ابتدا فکر کرد شاید نام گیوتین بیشتر برازنده یک گل نایاب باشد اما خیلی زود عطر گل­های کوهی برای او عادی شدند. پس به چیزی بیشتر فکر کرد. به دسته­ یا گروهی از آدم‌های بزرگ که همه با یک نام-گیوتین- در پی خدمت صادقانه به هم­نوعان خود هستند. آرزوی تشکیل چنین گروه محبوبی او را از روستای مادری‌­اش بیرون کشید و به پایتخت رسانید. گیوتین کوچک خیلی زود متوجه شد برای بزرگ شدن به تحصیلات بالا و رابطه با بزرگان نیاز دارد. با هزاران مشقت مدرک دکتری گرفت و در خدمت بزرگ‌ترین و مشهورترین آدمیان زمان خویش درآمد. اما همچنان تا تحقق آرزوی گیوتین فاصله بسیار مانده بود. او مأیوس نشد و راه‌های شهرت و محبوبیت بسیاری را امتحان کرد. تا این­که دست طبیعت به قدردانی از خوش­خدمتی او به مردم و انقلابش، نام زیبا و بامُسَمایش را بر تیغه­ای تیز و برنده لقب داد. واقعیت این‌که گیوتین نام دستگاهی­ست برای ثبت فوری نام­ها، از گمنام‌­ترین تا مشهورترین افراد، در تاریخ. و قبل از اینکه این معجزه در خدمت سایرین باشد، در جهت جاودانی نمودن نام زیبای ارباب و سازنده­اش قرار گرفت. گیوتین، شاید حزبی برای آزادی انسان به معنای واقعی کلمه. و یا گلی که هرگز موجودیتش اثبات نشد. گلی که هیچ­کس لحظه‌ی شکوفایی­‌اش را ندید و به افسانه‌ها پیوست. و روستایی که دیگر هرگز در آن آفتاب طلوع نکرد.

Rahgozarnameh.blogfa.com