داستانک «زنگ انشا» نویسنده «فروغ صابر مقدم»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

زنگ انشاء

به چشم "گلی"، هم کلاسی‌اش"هاله"، هم زیبا بود و هم آراسته. لباس‌هایش، همیشه اتو کشیده و مرتب بودند، انگاری که تازه از فروشگاه خریده باشند. کفش‌های سفید بنددار براق هاله، او را به یاد شاهزاده خانم‌های قصه‌ها می‌انداخت. یخه سفید گلدوزی شده‌اش تو گویی مخملی از برف، که بر روی لباس مدرسه خوشرنگ آبی آسمانی‌اش نشسته بود. گلی به لباس مدرسه خودش نگاه کرد. گشاد، کهنه و بی قواره. دوست داشت ساعت‌ها هاله همان جا بایستاد و انشا بخواند تا به او نگاه کند. به صورتش، به خط لب‌هایش، به حرکات سر، دست و برق چشم‌هایش.

داستان کوتاه «بانوی آبی‌پوش با رژ‌لب زرشکی» نویسنده «بیتا عامری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

تصمیم به تغییر گرفته بود. البته خیلی وقت بود این تصمیم را داشت. مثل طوفانی بود که هرچند وقت یکبار درونش را به تلاطم وا می‌داشت اما آنقدر سرش شلوغ بود که بعد یک مدت فراموشی به سراغش میامد و بی‌خیال می‌شد. توی یک کافه نشسته بود و مثل اکثر اوقات تنها بود. نوشیدنی بدمزه‌ای را سفارش داده بود و به زور مشغول خوردنش بود.البته موقع سفارش دادنش تصور خیلی بهتری داشت به ویژه که گارسون کافه کلی ازآن تعریف کرده بود ولی با خوردن اولین جرعه فهمید که چه کلاه گشادی سرش رفته. اما برای او مهم نبود. صدای جمعی از دختران و پسرانی که در کنارش نشسته بودن و با هم مشغول گفت و گو و خنده‌بودن مثل پتک تو سرش می‌خورد. سه تا پسر بودند و دو تا دختر توجهش به دختری جلب شد.

 

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692