(ماجرا هاي رامبد و برانكاي ماجراجو)
داخل خانه مشغول بازي با توپم بودم كه توپم از زير پام در رفت و خورد به گلدان مورد علاقه مادرم ، اگر خونه بود تنبيه سختي در انتظارم بود ، يكجورهايي شانس آوردم كه نه پدرم و نه مادرم خانه نيستن تكه ها را جمع كردم و به اتاقم بردم.