مریم ایلخان(١٣٥٤) داستاننویسی را، به صورت آکادمیک، از سال ١٣٨٤ نزد اساتید سیامک گلشیری و حسین سناپور آغاز کرد. پس از اخذ مدرک کارشناسی ادبیات داستانی و استفاده از محضر اساتیدی چون دکتر پروین سلاجقه، به فعالیت خود به صورت گستردهتری ادامه داده و با نگارش و ترجمۀ مقالاتی در حوزه ادبیات داستانی با نشریات مختلف همکاری کرده است. مجموعه داستان "من هنوز بیدارم" حاصل فعالیت این دوره است.
تعدادی از داستانهای این مجموعه مورد توجه داوران مسابقات مختلف قرار گرفته و جوایزی را نصیب خود کردهاند. بخشی از داستان "بعضی قصه ها اینجوری تمام می شوند":
امروز ميشود چهار سال و هشت ماه و شانزده روز؛ از روزي كـه مامـان پرده را از روي همين پنجره كنار زد تا نور صـبح بيفتـد روي صـورتم و افسردگيام درمان شود! گفته بود "آفتاب دواي افسردگيه". از آن روز، تا همين چهل و پـنج روز پـيش، هـر صبح كه آفتاب ميافتاد اينجا روي تخت، اين جملۀ فراموش نشدنياش توي سرم زنگ ميزد. آفتاب دواي افسردگيه. و من چشمها را ميبسـتم. آفتاب صورتم را گرم ميكرد. يك دست را ميگذاشتم روي شکمم و دسـت ديگر را ميكشيدم روي تخت و هر صبح به هـر دو جـاي خـالي، صـبح بهخير ميگفتم. دواي افسردگيِ مامان براي من كاري نکرد، تا روزي كه براي اولين بار بعد از آن شبِ سياه، با شنيدن يك جملـه از كسـي كـه هميشه كنارم بود و نبود، دلم تکان خورد...