این مرد مثه تو که عاشق نیس
این مرد مثه تو نمیخنده
دستامو مثه تو نمیگیره
موهامو مثه تو نمیبنده
مثه تو دستامو نمیبوسه
مثه تو حرفامو نمیفهمه
می کوبه هرشب روی قلبم با
شلاقِ حرفایی که بیرحمه
هرشب کنارِمن که میخوابه
تو،تو خیالم نقش میبندی
وقتی که دستام تویِ دستاته
وقتی که تو چشمام میخندی
این خونه کابوسه برام وقتی
چیزی به جز تصویرِ تو توش نیس
پشتِ سر هم اشک میریزم
وقتی که به دردام میگی:هیسسس