داستان «دختری که به آتش نزدیک شد» نویسنده «یاسوناری کاواباتا»؛ مترجم «لیلی مسلمی»

چاپ تاریخ انتشار:    ارسال شده در داستان ترجمه

liآب دریاچه از فاصله‌ی دور می‌درخشید و رنگ توقف شب هنگام بهار در باغی قدیمی زیر نور ماه را به خود گرفته بود. در ساحل دور از دریاچه، درختان آرام می‌سوختند و شعله‌ها به اطراف پراکنده می‌شدند و من جنگل را غرق در حریق آتش می‌دیدم.

کامیون آتش نشانی شبیه عروسک زنده‌ای که تصویرش روی سطح آب منعکس شده باشد، با سرعت از امتداد ساحل رد شد. جمعیت انبوهی از مردم به سوی تپه روانه شده و سرتاسر سراشیبی را از بالا تا پایین سیاه پوش کرده بودند. وقتی به خود آمدم، هوای اطرافم روشن و راکد بود انگار که هوا در جای خود خشک شده باشد.

پایین سراشیبی، نوار کمربندی اطراف شهر را دریایی از آتش پوشانده بود. دختری از میان جمعیت جدا شد و تک و تنها از تپه به پایین روانه شد. او تنها فردی بود که از تپه پایین می‌رفت. به طور شگفت انگیزی، سکوت بر دنیا حاکم بود. وقتی دیدم دختر مستقیم به سوی دریایی از آتش راهی است، طاقت نیاوردم. در حقیقت بدون رد و بدل هیچ کلامی با احساسات او به گفتگو پرداختم.

  • چرا تنهایی از تپه پایین می‌روی؟ می‌خواهی خود را به آتش بکشی؟
  • به قصد مرگ نمی‌روم. خانه تو در سمت غرب واقع است و من به شرق می‌روم.

تماشای آن دختر – تصویر نقش بسته در ذهنم شبیه به نقطه تیره‌ای مقابل زبانه آتش – چشمانم را شکافت و آن هنگام از خواب پریدم. اشک از گوشه‌ی چشمانم سرازیر شد. دختر گفت که دلش نمی‌خواهد سمت خانه من برود. می‌دانستم هر طور فکر کند ایرادی ندارد. در حالی‌که خودم را

مجبور می‌کردم منطقی رفتار کنم، به ظاهر دست از این باور برداشتم که او نسبت به من سرد شده، با این حال علیرغم تصویر واقعی دختر، مشتاقانه دلم می‌خواست تا در گوشه‌ای از قلبش ذره‌ای احساس نسبت به من داشته باشد. حتی وقتی پیش خودم پوزخند می‌زدم اما پنهانی دلم می‌خواست به رویایم جان زنده‌ای بدهم.

آیا معنای رویایم این بود که از اعماق قلبم به این باور رسیده بودم که او حتی کوچکترین علاقه‌ای نسبت به من ندارد؟ این رویا تجلی احساساتم بود؛ پس شور احساسات دختر رویای من در همان حد بود که برایش ایجاد کرده بودم. آن اشتیاقات درونی بیشتر متعلق به خود من بود. در خواب دروغ و ظاهرسازی جایگاهی نداردو از این فکر غمی بزرگ سر دلم نشست. ■

-------------------------------------------------------------------------

خانه داستان چوک، با دورهای داستان نویسی، ویراستاری، نقد ادبی و کارگاه ترجمه داستان

www.khanehdastan.ir

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

 www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك

www.chouk.ir/download-mahnameh.html

شبکه تلگرام خانه داستان چوک

https://telegram.me/chookasosiation

شبکه تلگرام خانه ویراستاران چوک

https://t.me/virastaranchook

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

دانلود نمایش‌های رادیویی داستان چوک

 www.chouk.ir/ava-va-nama.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

 www.chouk.ir/honarmandan.html

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

 http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک

www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

دانلود فصلنامه‌های پژوهشی شعر چوک

www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html